پيام
+
سلام خدا !
خوبي ؟
خدا من اصن خوب نيستم !
نميدونم چ حکمتيه ک من بايد تو اين شرايط باشم و ...
بخاطرت از خيلي چيزام گذشتم و خودت بهتر از هر کسي ميدوني چ کارا ک نکردم
ولي خدا
کم آوردم
خدايا خسته شدم
ديگ تاب ندارم
خدايا خودت حال ديشب و امروزمو ميدوني ..بهتر از خودم
ولي خدا
خدايا نميتونم
نميکشم
هر بار گفتم حکمتيه و دليلي داره
اين بار انکار نميکنم
ولي خدا خودت ميدوني نفسم چطور مياد و
MEHRAN69
94/11/30
*diafeh*
ميره ...خدا خودت ميدوني من ديگ 16 سالم نميشه
خودت ميدوني من ديگ دوم دبيرستان نميام
ديگ برنميگردم ب عقب
تو ک همه چيو بهتر از همه ميدوني...
چرا ؟
خدا چرا ؟
چرا من تو ميونه ي نوجوونيم ب حدي ميرسم ک دعاکنم نباشم ؟
چرا من تو 16 سالگي بايد شکر کنم ک بعد مرگم کسي ناراحت نميشه
خدا اصن کاري با اينا ندارم
فقط ميخام ي جوري رها شم از اين شرايط
مرگ يا ..هر چي تو بگي ...
||عليرضا خان||
سلام خدا مگه تو پارسي بلاگه ؟
نگارستان خيال
اينا چيه نوشتي ديافه جان.... حالت خوبه؟
*diafeh*
...
sina
مي دوني راستش خدا هر کسي رو بيشتر دوست داشته باشه هر قدر صداش کني ، بار ها و بار ها سکوت مي کنه تا تو پشت سر هم بگي خدا کمکم کن ، اينو مطمئن باش خدا شما رو خيلي دوست داره ، اينو مطمئن باش که يه جايي يه جوري دستت رو مي گيره و کمک مي کنه که تعجب مي کني . اينو بدون گاهي اوقات مشکلي اگه داريم و خدا کمک نمي کنه به اين دليل نيست که فراموشمون کرده بعضي وقتا خدا دربرابر مشکل ما سکوت مي کنه تا ببينه از
sina
از اطرافيان ما چه کسي به ما کمک مي کنه اين يعني گاهي اوقات مشکلات ما امتحاني براي اطرافيانه . براي يه نفر مشکلي پيش اومده بود نياز به پول داشت براي خرج عمل کسي کمکش نکرد با اينکه همه پول داشتن اين بنده خدا تو يه قرعه کشي شرکت کرده بود موقع قرعه کشي دعاي توسل پخش مي کرد برگشت گفت خدايا به حق همين دعا اسم من دربياد و اسمش هم در اومد ، جالبه درست موقعي که از همه چي نا اميد بود خدا کمکش کرد
sina
پس خوش حال باشيد چون کسي هستيد که خدا خيلي دوستتون داره
فائزه22
ديافه چيشده ... ؟؟.... :'(
*diafeh*
..................
فائزه22
تلگرام.
*diafeh*
نيستم امشب اونجا
*diafeh*
*مخالف چرا ؟*
هايدي
فقط ميخام ي جوري رها شم از اين شرايط مرگ يا ..هر چي تو بگي ... - *diafeh* خب خودت به خدا ميگي هرچي تو بگي! پس دخنر خوبي باش و ببين خدا چي ميگه!
هايدي
بزار يه چي برات تعريف کنم: راهنمايي که بودم و هم سن و سال تو يبار انشا داشتيم با اين موضوع که دوست داري چند سال عمر کني! و منم با دلايلي که داشتم از جمله اينکه دوست نداشتم پير بشم و چروکيده نوشتم نزديکاي 30 سال دوس دارم بميرم
هايدي
خب اين انشا تموم شد و ما نمره گرفتيم و تموم شد تاااااااا 27-28 سالگي که بيمار شدم و حدود يک ماهي بستري! تو بيمارستان بودم و فکر مرگ که يهووووو يادم اومد من يه انشا نوشتم و تو انشام التماس خدا ميکردم که 30 سالم نشه!! يعني خدا ميدونه چي کشيدمااااا
هايدي
التماس خدا ميکردم که خداجون قربونت برم من يه غلطي کردم حالا تو چرا جدي گرفتي؟ اون همه دعا حالا همين بايد اجابت بشه؟؟؟ بين اون همه پيغمبر شمام حضرت جرجيس؟؟؟
هايدي
فکر کنم از بس گفتم اشتباه کردم و نفهميدم و غلط کردم دوباره خدا يه عمر دوباره بهم داد:دي
هايدي
مطمئن باش کوچکترين مشکلي برات پيش بياد اول از همه خودت از اين حرفايي که الان زدي پشيمون ميشي!
سايه سادات ツ
ديافه :( يعني اين حال داشتمو و اين حرفا رو منم يه موقعي گفتم به خدا .... الان خندم ميگيره .... همه چي تموم ميشه عزيزم ... فقط بدون که همه چي هميشه اينجور نميمونه و روزهاي خوبي در راهه فقط بايد صبر کني و اميدوار باشي .....
*صاحبه سادات*
ديافه!!!؟؟:(
*diafeh*
ممنونم از نظر همه دوستان